متن دلخواه شما اینجا ...

نحوه ی ارتباط موثر بیمار با پزشک و نقش آن در بهبود بیماری -روانشناسی سلامت

نحوه ی ارتباط موثر بیمار با پزشک و نقش آن در بهبود بیماری -روانشناسی سلامت
فهرست

روانشناسی سلامت – ارتباط و نقش آن در بهبود سلامت بیمار

با قطعیت می توان گفت کلید و رمز موفقیت در ارایه خدمات در جهان امروز، ارتباط است؛ نکته مهم در برقرار ارتباطات موثر این است که هر واژه، ارتباط غیر کلامی، تصاویر نوشتاری و گفتار ممکن است برای افراد مختلف در فرهنگ های مختلف معانی خاص داشته باشد.

در واقع ارتباط خوب و موثر بين پزشک و بيمار سنگ زير بنای مراقبت‌های خوب پزشکی خواهد بود.

تحقيقات نشان می‌دهد، بيشتر تشخيص‌های پزشکی و تصميم‌های درمانی براساس اطلاعات به‌دست آمده از مصاحبه است و اساس درمان با مصاحبه پزشکی ارتباط است.

توانايی برقرارکردن ارتباط يک مهارت اساسی انسان است و مانند بسياری از مهارت‌ها بعضی افراد استعداد ذاتی بيشتری برای برقراری ارتباط نسبت به بقيه دارند، اما سایر افراد نیز می تواند مهارت‌ها را کسب کنند و پيشرفت نمایند.

تنها امور پزشكی است که با مداخله مستقیم در حیطه شخصی افراد، بهبودی آن ها را موجب می شود؛ امری كه از لحاظ اخلاقی چندان پسندیده نیست.

از سوی دیگر پزشكی حرفه ای است كه در آن بدون بهره مندی از احساس انسانی و همدلی و اعتقاد نمی توان آن را به درستی انجام داد و همین باعث می شود كه پزشكان از لحاظ اخلاقی جایگاه ویژه ای داشته باشند.

افزایش آگاهی در علم پزشکی:

در سال های اخیر، اخلاق پزشكی در سطح وسیعی در جامعه مطرح شده و موجب افزایش آگاهی مردم نسبت به این امور شده است.

مسلما قسمتی از این آگاهی به توسعه دانش و ظهور فناوری های نوین در زمینه هایی نظیر بیولوژی، بیوتكنولوژی و مهندسی ژنتیك در چند دهه گذشته مربوط می شود كه موجب ایجاد و گسترش مباحث اخلاق پزشكی در زمینه های مزبور هم شده و بخش دیگر به خاطر تحولات جامعه بشری در دهه های اخیر است.

روانشناسی سلامت -ملاقات پزشک و بیمار

در صحنه ی پزشکی و درمان، پزشك همیشه با بیمارانی روبه رو می شود كه به بیماران مشكل مشهورند. برخورد با چنین بیمارانی از همان لحظه اول دیدگاهی منفی در ذهن پزشك ایجاد می كند.

این نگرش منجر به تلاش هایی می شود كه حاصل آن دوری جستن از بیمار و یا انجام اقدامات تشخیصی و آزمایشگاهی غیرضروری است.

در واقع به بیمارانی «مشكل» گفته می شود كه به طور مكرر با ناراحتی های حاد و مزمن به پزشك مراجعه می كنند، تعداد زیادی نسخه دارویی در دست دارند، اقدامات تشخیصی آزمایشگاهی و رادیولوژیكی بیش از حدی برای آنها انجام پذیرفته، به متخصصان مشاور متعددی معرفی شده اند و پرونده این بیماران نشان دهنده حجم وسیع كار و تلاشی است كه پزشكان معالج به منظور تشخیص و درمان این بیماران انجام داده اند.

مقالات مرتبط: روش هایی بسیار کاربردی برای درمان استرس شما

امروزه بر این باور هستند كه چنین اقدامات غیر ضروری و زیاد از حد، حاصل ارتباط پزشك با بیمار است كه هر دو در آن مسئولیت دارند.

قطعا عوامل اجتماعی نیز علاوه بر خصوصیات فردی پزشك و بیمار، بر انتظارات و رفتار پزشك و بیمار تاثیر می گذارد. رضایت بیمار از ملاقات با پزشك، تبعیت از دستورات ارائه شده و ارائه تشخیص بالینی مناسب، نتیجه حاصل از ملاقات پزشك و بیمار است.

پزشكان در مواردی احساس می كنند كه در ارائه كمك و درمان به برخی از بیماران با مشكل مواجه هستند. اغلب این بیماران افرادی هستند كه مرتب مراجعه می كنند و هیجان و استرس دارند، علایمی كه اظهار می دارند بر پایه و اساس بیماری عضوی قابل توجیه نیست، از بیماری عضوی مزمن همراه با مسائل شدید روانی رنج می برند و یا دچار بیماری مزمن عضوی هستند كه به درمان، پاسخ كامل و خوب نمی دهد.

البته باید در نظر داشت قبول و پذیرش بیماری برای برخی از بیماران بسیار سخت است و تحمل و ظرفیت آن را ندارند. اختلال شخصیتی پزشك نیز همانند بیمار در پیچیدگی روابط تاثیر می گذارد و به همان اندازه در نتایج ملاقات تاثیر دارد.

 خصوصیات بیماران مشكل

هیچ تعریف مشخصی از نظر تاریخی از گذشته تا اکنون درباره ی بیماران “مشکل” وجود ندارد. اغلب این بیماران خانم ها هستند و از علایم جسمی نامشخص كه برحسب زمان نیز متغیر است، شكایت دارند.

از جمله حالات این بیماران ابراز تنفر، ناسازگاری، ترس و نا امیدی دارند و نسبت به پزشك معالج نیز بدبین هستند. این بیماران اغلب نوعی از بیماری را مطرح می كنند كه تظاهر غیرطبیعی دارد و همواره سعی در وانمود كردن علایم جسمی آن دارند. این قبیل بیماران ممكن است اختلال شخصیتی نیز داشته باشند.

نتایج مطالعات مروری بر روی آموزش مهارت‌های ارتباطی به دانشجويان پزشکی و پزشکان نشان داده که اين آموزش باعث موفقيت برقراری ارتباط شده است.

هدف ارتباط عبارت است از:

مبادله اطلاعات، ايجاد فهم مشترک، اعتماد و رسيدن به تصميم‌گيری مشترک.

نياز است پزشکان مهارت‌های اساسی پايه مانند مهارت‌های بين فردی پزشک و بيمار مانند: سلام و احوالپرسی کردن، گوش دادن فعال، همدلی، احترام، علاقه‌مندی، تواضع، حلم و بردباری، رازداری، جمع‌آوری اطلاعات، دادن اطلاعات و آموزش بيمار و مهارت‌های پيشرفته ارتباطی را ياد بگيرند.

در واقع حرفه پزشکی رسالتی بر دوش دارد و آن هم “درمان” می باشد و این شغل ایجاب می کند که روزانه با افراد زیادی از تمامی گروه های سنی و اجتماعی مواجه باشند.

افرادی که پزشک مراجعه می کنند با یکدیگر متفاوت بوده اما پزشک همه را با یک نام مشترک یعنی بیمار می‌شناسد و بیماران نیز همگی می دانند که می‌توانند به او اعتماد کنند و مشکل خود را با وی درمیان بگذارند. به دلیل همین اعتماد، بیمار، تصمیم گیری درباره سلامت خود را به پزشک می‌سپارد.

قابلیت و توانایی علمی پزشک از مهم ترین دلایل این اعتماد است اما آنچه بیمار بدان نیاز دارد تنها تجربه و مهارت علمی پزشک نیست بلکه او طبیبی را برای درمان دردش می‌جوید و طبیب، پزشکی است که درمان را با حس همدردی و محبت نسبت به بیمار خود همراه می‌سازد.

با ظهور علم و تکنولوژِی، جنبه‌های میان فردی مراقبت از بیمار تحت الشعاع قرار گرفت اما امروزه نگاه اجتماعی به علم پزشکی مجددا رواج یافته است.

انواع ارتباط بیمار و پزشک:

به صورت کلی ارتباط بیمار و پزشک دو بعد ابزاری و بیانی دارد. جنبه ابزاری پزشکی مستلزم مهارت پزشک در استفاده از تکنیکهای درمانی ، انجام تستهای تشخیصی ، معاینات بدنی است و بعد بیانی آن منعکس کننده هنر طبابت است که شامل برقراری ارتباط صمیمی و گرم با بیمار و احساس همدردی با او است.

مقالات مرتبط: روزمرگی و تاثیراتی که بر جسم و روح شما خواهد گذاشت

مدل فعال – نافعال

عده ای می گویند که متفاوت بودن قدرت پزشک و بیمار برای طول درمان لازم و ضروری است. بیمار برای درمان خود اطلاعاتی را بدست می‌آورد و طلب کمک می‌کند.

در مقابل پزشک نیز یک سری دستورالعمل ها را توصیه می‌کند و بیمار باید بپذیرد. این مدل در مواقعی که فوریت های پزشکی محسوب می شود جواب می دهد ولی اصلا در مورد بیماری های حاد جایگاهی ندارد زیرا در این روش پزشک درمان بیماری را بر عهده می‌گیرد اما بیمار هیچ اراده و کنترلی در روند درمان ندارد.

مدل هدایت – همکاری

این روش یکی از روش های معمول در درمان است که در آن پزشک درمان را توصیه نموده و بیمار با او همکاری می کند. روش فوق با این ایده که “دکتر بهتر می‌داند” تطابق دارد که در آن پزشک دخالت دیکتاتور مآبانه‌ای ندارد بلکه مسئول است تا بهترین درمان را بیابد.

در این روش بیمار هم اجازه دخالت چندانی نداشته و موظف است با پزشک همکاری کند.

مدل مشارکت دو طرفه

در این روش بیمار و پزشک هر دو با یکدیگرمسئولیت تصمیم گیری و برنامه ریزی دوره درمان را بر عهده دارند. هر دو طرف به نظر یکدیگر احترام می‌گذارند.

برخی می‌گویند این مناسب‌ترین راه درمان بیماریهای مزمن است که در آن پزشک و بیمار ارتباط پیوسته و مفیدی باهم دارند تا در نهایت بیماری را درمان کنند.

خصوصیات یک پزشک خوب

  •  متوجه نیازهای بیماران خود است
  •   توانا ، همراه ، مشاور ، صمیمی ، و اطمینان دهنده
  •  متعادل ، با ایمان ، با شهامت ، و شجاع
  •  کاوشگر ، دارای توانایی مباحثه و مناظره ، قاطع ، حساس و دقیق
  • پیرو اصول اخلاقی ، دارای حس یکدلی ، کارآمد ، بردبار ، مشتاق و پرانرژی
  •  دارای قضاوت عاقلانه و عادلانه ، خوش برخورد
  •  مطلع و مهربان
  •  آماده یادگیری ، شنونده خوب و وظیفه شناس
  •  سخاوتمند ، پذیرای افکار نو ، خوش بین و هوشیار
  •  صبور و با گذشت
  •  واقع بین ، عاری از خود پرستی است.

شاید شناخت همه ویژگی های پزشک خوب دشوار باشد و حتی با اطلاع از این شرایط ، ممکن است موارد دیگری در زمینه درمان برخی بیماران باشد که وی باید از آن آگاهی یابد.

آنچه یک پزشک را به طبیبی حاذق تبدیل می‌کند همراهی علم پزشکی با هنر طبابت است. این دو متضاد هم نیستند بلکه کامل کننده یکدیگرند.

رابطه پزشک با بیمار از دیدگاه روانشناختی

به راستی یکی از مهم ترین دستاورد های علم پزشکی در دهه های اخیر درک وجود ارتباط مستقیم و غیرمستقیم میان جسم و روان است.

این درک می تواند بر سنگینی و اهمیت وظیفه طبیب بیفزاید و نقش سازنده و خوبی در روند درمان و بهبود بیمار داشته باشد. به عبارت دیگر طبیب در زمان حاضر، به لحاظ لزوم و وجوب در نظر گرفتن مؤلفه های جسمی و روانی – اجتماعی، در پیدایش بیماری و تشخیص آن تکلیفی بسیار شاق تر از گذشته دارد.

اکثر پزشکان در ارتباط تشخیص و درمان، روش «پزشک مداری» را اتخاذ می کند، به این معنی که به منظور تشخیص بیماری، با توجه به نشانه ها و علائم جسمانی بیمار، سوالات خاص مربوطه را مطرح می کنند.

به این ترتیب بیمار بیشتر نقش پاسخگوی سوالات مطروحه را ایفا می کند گو آنکه اینگونه «جهت دادن ها» به بیمار در گزارشش ، اطلاعات مفیدی در اختیار پزشک قرار می دهد، ولی ، به لحاظ عدم توجه به اوضاع و مشکلات روانی بیمار از کفایت و کارایی کافی درمانی برخوردار نخواهد بود.

اما در روشی دیگر روش «بیمار مداری» است که طی آن طبیب به بیمار فرصت می دهد تا با آزادی کامل و بدون هیچ مانع و رادعی «هر چه می خواهد دل تنگش» بیان کند.

البته این روش باب وسیع و گسترده ای به ما از ضمیر و احوالات درونی بیمار می گشاید و به خصوص بیمار از مقاومت های درونی خویش در قبال سیل سؤالات مستقیم پزشک رهایی می یابد، جلوگیری از ایجاد مقاومت خود نقش عمده ای در تشخیص و مداوای بیماری ایفا می کند..

لذا روش طبیب باید بدین منوال باشد که ضمن توجه به گفتار و مشکلات درونی بیمار، روند مصاحبه را تحت هدایت خویش داشته باشد تا هر دو منظور تأمین گردد، یعنی هم معاینات و مصاحبه پزشکی دارای جهت و هدف باشد و هم بیمار با اظهار علاقه طبیب نسبت به مسائل درونیش احساس صمیمیت کند.

به طور کلی پزشک باید از نقطه نظر بالینی نکات زیر را مورد توجه قرار دهد:

  • احساس مسئولیت کردن
  •  رعایت اصول اخلاقی
  •  توجه به اعتقادات مذهبی بیمار
  •  توجه به ذخایر عاطفی و ذهنی بیمار
  • توجه به میزان اطلاعات بیمار
  •  توجه به معنای خاص بیماری برای بیمار
  •  توجه به میزان آگاهی از وضعیت بیماری فرد
  •  حضور ذهن و احترام در گفتار و رفتار و تأکید بر امیدواری

 تظاهر غیر طبیعی بیمار

آنچه که شواهد علمی و تجربی نشان می دهد براساس فیزیولوژی و روان شناسی، هر بیماری اعم از جسمی و درمانی از علایم خاصی برخوردار است. بنابراین بروز هر نوع علامتی در بیماران نشانه وجود یك بیماری خاص است و شخص را وادار می سازد تا در جهت تسكین و بهبود آن اقدام نماید.

باید توجه داشت كه واكنش افراد نسبت به بیماری ها متفاوت بوده و احتمال دارد كه تظاهرات آنها نیز در هر فرد به گونه ای ویژه باشد. برخی مواقع ممكن است تظاهر به بیماری وجود داشته باشد در صورتی كه فرد دچار عارضه جسمی نیست.

بیمارانی كه با شكایات متعدد به پزشك مراجعه می كنند و ضایعات عضوی آنها ناچیز و كم اهمیت است، اغلب در ردیف بیمارانی قرار می گیرند كه بیماری آنها رفتار غیرطبیعی دارد و اطلاق لقب بیمار روانی نیز به آنها محتمل است.

اختلال شخصیتی

اگر هر یک از طرفین یعنی پزشك یا بیمار از اختلال شخصیتی برخوردار باشند، قطعا برقراری ارتباط بین آنها اغلب با مشكل مواجه خواهد شد.

این بیماران در برابر مسائل روحی و روانی حالت دفاعی به خود گرفته، واكنش های تندی از خود نشان می دهند كه موجب برداشت غیرواقعی و توجیه و تفسیر نامناسب از مسائل می گردد.

به نحوی كه به طور مستقیم در رفتار و برقراری ارتباط با دیگران اثر می گذارد. این بیماران در برخورد با مسائل اجتماعی از استرس و اضطراب درونی رنج می برند كه كارایی و بازدهی آنها را كاهش می دهد.

تظاهر به بیماری عضوی

این رفتارها معمولا در بیمارانی که مرتب از دردهای جسمانی خود شکایت می کنند مشاهده می شود، درحالی كه بیماری آنها را نمی توان به یك عارضه عضوی نسبت داد و یا میزان و شدت علایم به مراتب بیشتر از عارضه جسمی است.

په چنین بیمارانی، لقب بیماران «مشكل» داده اند. تظاهر به بیماری جسمی همانند رفتار غیرطبیعی بیماری، ناشی از ارتباط بین جسم، روح، بیماری و احساس بیماری است و علت آن كاملاً مشخص نیست و به عوامل فرهنگی و خانوادگی بستگی دارد.

این بیماران را با بیماران روانی مقایسه نماییم، مشاهده می كنیم كه این افراد از افسردگی كمتری برخوردارند و میزان نارضایتی آنها از جامعه، میزان استرس اجتماعی و شغلی و همچنین وابستگی آنها به دیگران به مراتب كمتر است. گاهی اوقات این بیماران را هیستریك یا هیپوكندریازیس (خود بیمار انگاری) می نامند.

خصوصیات پزشكان

آموزش پزشكی، رفتار و روش هایی را به پزشكان می آموزد كه به همراه خصوصیات ذاتی خود به بررسی و معالجه بیماران بپردازند. اگر چه این روند در ملاقات با بیماران ثابت است، با این وجود ممكن است تحت تاثیر عوامل مختلف قرار گرفته و در خصوصیات پزشك تاثیر بگذارد.

نفوذ عوامل به پزشك و نظرات او وابسته است، یا اینكه پزشك در ملاقات با بیماران تا چه حد به محوریت بیماران احترام قائل است و یا تا چه حد به محوریت پزشك معتقد است، بیمار را از دریچه بیماری و پزشكی می نگرد و یا اینكه در برابر مسائل روحی و هیجانی بیمار تحت تاثیر قرار می گیرد و سعی در درك آن دارد تا بتواند در جهت حل مسائل بیمار تلاش نماید.

در مواردی احساس می كنند كه در ارائه كمك و درمان به برخی از بیماران با مشكل مواجه هستند.

اغلب این بیماران افرادی هستند كه مرتب مراجعه می كنند و هیجان و استرس دارند، علایمی كه اظهار می دارند بر پایه و اساس بیماری عضوی قابل توجیه نیست، از بیماری عضوی مزمن همراه با مسائل شدید روانی رنج می برند و یا دچار بیماری مزمن عضوی هستند كه به درمان، پاسخ كامل و خوب نمی دهد.

البته باید در نظر داشت قبول و پذیرش بیماری برای برخی از بیماران بسیار سخت است و تحمل و ظرفیت آن را ندارند. اختلال شخصیتی پزشك نیز همانند بیمار در پیچیدگی روابط تاثیر می گذارد و به همان اندازه در نتایج ملاقات تاثیر دارد.

به این محتوا امتیاز دهید.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Shopping cart
Start typing to see products you are looking for.